نظام آموزشی باید در کنار آموزش های رسمی و کلاسیک و برنامه ریزی شده در زمینه مهارت های اجتماعی و نحوه مشارکت دانش آموزان به صورت عملی برنامه ریزی کند. دانش آموزان و جوانان زمانی مفید هستند که بتوانند مسائل اجتماع را از طریق ایفای نقش درست حل کنند. یکی از پدیده هایی که می تواند نقش جوانان را در حل مسائل جامعه کاربردی کند شکل گیری تفکر مشارکتی در آنان است. بنابراین نظام آموزشی با سازوکارهای زیر می تواند و باید به نهادی کردن تفکر مشارکتی کمک کند.
● دانش آموز محور بودن آموزش
تا زمانی که نظام آموزشی براساس ساختارهای متمرکز و تعریف شده عمل کند مشارکت شکل نمی گیرد. در نظام های آموزشی رسمی (متمرکز) همه تصمیمات و فرآیندها توسط نهادهای مشخص تعیین شده و جهت اجرا به معلم و دانش آموز ابلاغ می شود. تغییر ساختار آموزشی از برنامه محوری به دانش آموزمحوری سبب می شود دانش آموزان در تصمیماتی که مربوط به سرنوشت آنان است، شرکت کرده و حساسیت از خود نشان دهند. زمانی که دانش آموزان به لحاظ ساختاری، خود برنامه ریزی کنند از درون خود را وادار به اظهارنظر و ارائه پیشنهاد کرده و به تفکر واداشته اند.
تا زمانی که نظام آموزشی براساس ساختارهای متمرکز و تعریف شده عمل کند مشارکت شکل نمی گیرد. در نظام های آموزشی رسمی (متمرکز) همه تصمیمات و فرآیندها توسط نهادهای مشخص تعیین شده و جهت اجرا به معلم و دانش آموز ابلاغ می شود. تغییر ساختار آموزشی از برنامه محوری به دانش آموزمحوری سبب می شود دانش آموزان در تصمیماتی که مربوط به سرنوشت آنان است، شرکت کرده و حساسیت از خود نشان دهند. زمانی که دانش آموزان به لحاظ ساختاری، خود برنامه ریزی کنند از درون خود را وادار به اظهارنظر و ارائه پیشنهاد کرده و به تفکر واداشته اند.
به طور کلی دانش آموزمحور شدن در ابعاد زیر به نهادی شدن تفکر مشارکتی کمک می کند.
۱) دانش آموزان مولفه های برنامه ریزی را خود تعیین می کنند.
۲)نظرات یکدیگر را به راحتی کامل می کنند.
۳) همیاری شکل می گیرد.
۴)شخصیت افراد رشد یافته و متعادل می شود.
۵) باعث ایجاد احساساتی چون اعتماد به نفس، ارزشمند بودن، احساس قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و موثر بودن در شخص می شود.