> واژ ه های وارد شده در زبان فارسی :: هفت چین

هفت چین

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟ چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟ چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟

هفت چین

* این تارنما بیشتر به مطالب آموزشی - علمی می پردازد*
***

"کنون ای خردمند وصف خرد / بدین جایگه گفتن اندرخورد
کنون تا چه داری بیار از خرد / که گوش نیوشنده زو برخورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد / ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای / خرد دست گیرد به هر دو سرای ....

سه پاس تو چشم است وگوش و زبان /کزین سه رسد نیک و بد بی‌گمان "


>
کلمات کلیدی

آشنایی کوتاهی با ویژگی های شخصیتی

ریشه های تاریخی ضرب المثل های فارسی

"تیپ چهار"انیاگرام

سه"انیاگرام

"تیپ

"تیپ دو"انیاگرام

گونه های مختلف شخصیتی "تیپ یک انیاگرام

"تیپ یک "انیاگرام

کلیات انیاگرام و عناوین نه گانه گونه های شخصیتی انسان ها

(شخصیت شناسی با روش انیاگرام)

جایگزین های تلگرام را بهتر بشناسید!

بهترین مرورگرهای اینترنت در سال 2017

هفت چین

چگونه یک کامپیوتر را با کامپیوتر خود مدیریت کنیم

چگونه متوجه شویم که کامپیوتر ما کنترل و جاسوسی می شود ؟

شناسایی مودم های وای فای هک شده

روش

میکروتیک چیست و چه قابلیت هایی دارد؟

سرعت و اطمینان با هارد دیسک SSD؛ مزایا و معایب SSD

۶ روش موثر که عمر باتری لپ‌تاپ شما را زیاد می‌کند

با یک کلیک دسکتاپ خود را قفل کنید

رهبری آموزشی و مدیریت تاثیر گذار در مدارس

یک آموزش و پرورش کارآمد و تاثیر گذار چه ویژگی های باید داشته باشد ؟

چگونه نو جوانان را مسئولیت پذیر کنیم

مسئولیت پذیری وتاثیر مثبت آن برزندگی فردی و وظایف اجتمایی

راز موفقیت آموزش و پرورش ژاپن

نقش آموزش و پرورش در ایجاد احترام به خرد جمعی ت(فکر مشارکتی)

راه حل مشکل وای فای Limited در ویندوز ۸ چیست؟

نکات مهم در زمینه ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدائی

نگاهی به تفاوت‌های ویندوز ۳۲ و ۶۴ بیتی

آخرین نظرات
  • ۱۸ آبان ۹۵، ۲۱:۴۷ - http://creditospersonales.tech/prestamos-hipotecarios-para-refaccion-de-vivienda.html
    was für eine schöne ...

واژ ه های وارد شده در زبان فارسی

يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۵۷ ب.ظ

آچار : ( ترکی ) وسیله ای برای باز کردن و بستن پیچ و مهره

آدم : ( معرّب از عبری ) ساختن ، ابوالبشر

آسیا: ( انگلیسی Asia ) قاره آسیا     

آقا : ( مغولی ) عنوانی احترام آمیز برای مردان

آمین : ( معرّب از عبری ) برآورده ساز ، مستجاب کن ، چنین باد

اتاق : ( ترکی ) بخشی از یک ساختمان که دارای چهار دیوار ، سقف و در است .

اتو: otu ( روسی ) ابزار آهنی که آن را با برق گرم می کنند و روی پارچه می کِشند .

اتوبوس : oto – bus ( فرانسوی auto bus ) از پیشوند دارای ریشه ی لاتینی auto به معنی « خود » و bus، نوعی اتومبیل بزرگ

اتومبیل : otomobil ( فرانسوی auto mobile ) خود رو ، mobile به معنی متحرّک ، سیّار و روان است . املای آن را به صورت « اتوموبیل » و « اتمبیل » هم نوشته اند .

اَرغَنون : ( معرّب یونانی ) ساز بزرگ بادی

اروپا : ( فرانسویEurope ) نام یکی از قارّه ها ، دختر آگنور agenor پادشاه فینیقیه

اسرافیل : ( عبری ) از « اِسرا » به معنی « بنده » و« ئیل » نام خدای تعالی ، بنده ی خدا ، فرشته ی صور

اسکندر : ( از اصل یونانی Alexandros ) یاوری کننده ی مرد ، نام عدّه ای از پادشاهان ، اسکندر مقدونی در بیست سالگی به تخت نشست .

الکترونیک : ( فرانسوی electronique ) مبحثی از فیزیک مربوط به مدارها و دستگاه های الکترونیکی

الگو : ( ترکی ) طرح ، نمونه ، سرمشق ، ( فرهنگ بزرگ سخن این لغت را ترکی می داند ، در لغت نامه دهخدا ، فرهنگ معین و عمید ، به ترکی بودن آن اشاره نشده است .

فرهنگ معین

الماس : ( از یونانی ) کربن خالصی که در دما و فشار زیاد ، متبلور شده باشد .

ایل : ( ترکی ) گروه ، دسته

باتلاق : ( ترکی ) در اصل « باتّاق » به معنی لجنزار ، بهتراست به همین صورت نوشته شود ، معادل فارسی « مرداب »

بالکن : ( فرانسوی balcoon ) پیش آمدگی جلو ساختمان معمولاً در طبقات بالا که دور آن ، دیوار یا نرده باشد

بانک : ( فرانسوی banque ) مؤسسه انتفاعی که عملیات تجاری ، مالی و اقتصادی و غیره را انجام می دهد . دراصل از زبان ایتالیایی گرفته شده است . در قرون وسطا در ایتالیا صرّافانی بودند که در خیابان ها روی نیمکت هامی نشستند و با مردم داد و ستد می کردند. چون در زبان ایتالیایی به نیمکت « بانکو » می گویند ، از همین واژهنام « بانک » گرفته شد .

بقچه : ( ترکی ) دستمال بزرگ مربّع شکل ، به صورت « بغچه » هم درست است .

بلدرچین : ( ترکی ) پرنده ای با منقار کوچکِ ضخیم و خمیده

بلیت : ( فرانسوی billet) تکه کاغذ چاپ شده برای ورود به تئاتر ، سینما و... از نوشتن آن با املای « بلیط » خود داری کنید.

بورس : ( فرانسوی bourse ) 1- بازاری که اوراق بهادار و سهام کارخانه ها و بانک ها و فروش گاه های زنجیره ای در آن جا خرید و فروش می شود 2- شهریه و هزینه ای که دولت یا سازمان خاصّی برای تحصیل به دانشجویان می پردازد 3- خرید و فروش 4- ارزش ، بها

بی بی : ( ترکی ) 1- عنوانی احترام آمیز برای زن سالخورده ی خانواده 2- بانو ، خانم

بیسکویت : ( فرانسوی biscuit ) نوعی شیرینی خشک و سبک وکم حجم

پاکَت : ( فرانسوی paquet ) چیزی کیسه مانند از جنس کاغذ یا پلاستیک

پرچم : ( ترکی ) عَلَم ، رایت ، بیرق

پروفسور : pe(o)rofe(o)sor ( فرانسوی professeur ) استاد دانشگاه

پرینتر : perinter ( انگلیسی printer ) چاپگر

پُز : ( فرانسوی pose ) 1- حالت ، شکل ، وضع  2- سر و وضع ظاهری از حیث لباس

پُست : ( فرانسوی poste ) سازمانی که به کار دریافت و ارسال بسته ها و پاکت ها و امانت های مردم اشتغال دارد . محل خدمت ، شغل و مقام اداری

پلاسما : ( فرانسوی plasma) بخش مایع خون

پوتین : ( فرانسوی bottine ) کفش محکم و ساقه بلند

پول : ( یونانی ) وسیله ی مورد پذیرش همگانی در یک کشور برای خرید و فروش کالا و خدمات که دارای ارزش مبادله ای معیّنی باشد

تابلو : ( فرانسوی tableau ) 1- تصویری که نقاشی شده باشد 2- تخته سیاه3- انگشت نما و مشخص

تکنیک : ( فرانسوی technique ) روش و فن انجام دادن کار ، مجموعه روش ها ، هنر ها ، مهارت ها و ابتکارها در اجرای فنی یا انجام دادن کاری . معادل فارسی « فن »  

تلفن : ( فرانسوی tele phone ) دستگاهی است که با آن می توان صدا را به مسافت دور انتقال داد یا دریافت کرد . از اصل یونانی tele به معنی دور و phone صدا ، دور صدا

تمبر :tambr ( فرانسوی timbre ) تکه کاغذ کوچکی که روی آن طرحی نقش شده است و پشت آن چسب دارد . با توجه به این که سه صامت متوالی « م ب ر » در کنار هم آمده است و در فارسی ما چنین الگوی هجایی نداریم ، بنابراین در تلفظ « تمر » می گوییم و یا یک مصوّت اضافه می کنیم « تمبَر »

جغرافی :  ( فرانسوی geographie ) دانشی است که به مطالعه و بررسی پدیده های فیزیکی ، طبیعی ، سیاسی و اقتصادی نقاط مختلف کره ی زمین می پردازد . از کلمه ی geo به معنی زمین و گرافی به معنی تصویرو نمودار

جلو : jelo (w) / jolo ( ترکی ) جهتی که در رو به رو قرار دارد

جنگل :  ( سانسکریت ) سرزمینی پوشیده از درختان کوتاه و بلند که نامنظّم یا منظّم روییده باشند

جهنّم : ( معرّب از عبری ) دوزخ

چاپ : ( هندی ) اثر لوح یا حروف چاپ بر کاغذ

چادُر : ( سانسکریت ) نوعی حجاب برای زنان ، خیمه

چایی : ( چینی ) درخت یا درختچه ای است که در برگ های آن موادی مانند کافئین وجود دارد

چتر : ( سانسکریت ) سایبان کوچک دسته دار

چَخماق : ( ترکی ) آتش زنه ، یکی از قسمت های تفنگ

چِریک : ( ترکی ) فرد جنگجوی غیر نظامی

خان : ( ترکی ) 1- عنوان پادشاهان و امیران ترک 2- عنوان رجال و بزرگان

داداش : ( ترکی ) برادر ، عنوانی که به برادر بزرگ تر داده می شود

دفتر : ( یونانی ) 1- ورق های سفید کاغذ ،2- کتاب 3  - محلّ کار

معرّب یونانی diphtera به معنی « پوست » یا ریشه ی اکدی tuppi نوشتن

دکتر : ( فرانسوی docteur ) کسی که بالاترین مراحل تحصیل را در رشته ی خاصّی طی کرده باشد ، در تداول « پزشک »

دیپلم : ( فرانسوی diplome ) 1- گواهی نامه ای که پس از گذراندن دوره ای به شخص داده می شود 2- گواهی نامه ی پایان دوره ی دبیرستان

رژیم : ( فرانسوی regime ) 1- نوع حکومت و نظام حاکم 2- طریقه ، روش 3- برنامه ی غذایی خاص

رُمان : ( فرانسوی roman ) داستان تخیلی و بلند

روناک : ronac ( کُردی ) روشن ، نام دختران

زُمرّد : ( از اصل یونانی ) از سنگ های قیمتی و عموماً سبز رنگ

ساک : ( فرانسوی sac ) کیف دستی ، کیسه

سالن : ( فرانسوی salon ) اتاق بزرگی برای اجتماع شمار زیادی از مردم

سانسکریت : زبان علمی ، مقدس و قدیمی هندوان ، در لغت به معنی « زبان فصیح » است .

سینِما : ( فرانسوی cinema ) فعالیتی که ضمن آن تصاویر متحرک را ضبط و پخش می کنند

شالی : ( سانسکریت ) برنجی که از پوست در نیامده باشد ، شلتوک

شوفر : ( فرانسوی chauffeur ) راننده

عالی قاپو :  ( ترکی ) به معنی در بزرگی که بدون قفل بسته است و بدون کلید باز شود

عیسی : ( از ماشیاخ عبری ) بزرگ ، مبارک  ، سردار

فامیل : ( فرانسوی famille ) خانواده ، قوم

فلسفه : ( یونانی ) دانش قانون های حاکم بر هستی ( طبیعت و جامعه )

فنر : ( ترکی ) ابزار فلزی پیچ در پیچ و به صورت مارپیچ که دارای قوه ی ارتجاعی است

فوتبال : ( انگلیسی foot ball ) از بازی های رایج بین دو دسته ی یازده نفری ، از فوت ( پا ) و بال ( توپ )

فیزیک : ( فرانسوی physique ) دانش بررسی خواص ماده و انرژی و واکنش های بین آن ها ، اصل لغت یونانی وبه معنی « طبیعت »

فیلسوف : ( یونانی philosophos ) دوستدار حکمت ، از فیلو ( دوستدار ) و سوفیا ( دانایی )

فیلم : ( فرانسوی film ) نوار حساس و قابل انعطاف که برای گرفتن تصاویر متحرک به کار می رود

قاآنی: ( مغولی )  از « قاآن » به معنی « شاهنشاه » شاعر ایرانی قرن سیزده

قالب : (از یونانی =کالبد) شکل،  هیئت ، صورت

قانون: (از یونانی) قاعده واصلی که از سوی قانون گذاران سران یک کشور برای بر قراری نظم و عدالت وضع می شود .

قایق: (ترکی) هر گونه شناور کوچک مخصوص حمل ونقل بر روی آب .

قرمز: (سانسکریت ) یکی از سه رنگ اصلی ، سرخ

قلم : ( از یونانی ) هر نوع وسیله ی نوشتن و رسم و نقاشی کردن

قُنداق : ( ترکی ) چند تکه پارچه که نوزاد را تا سینه در آن می پیچند

قندیل :qa(e)ndil ( معرّب از یونانی ) چراغ یا چلچراغ که می آویزند

قورباغه : ( ترکی ) جانوری بی دُم و جهنده از گروه دوزیستان ، غورباغه هم می نویسند

قیصر ( معرّب از یونانی ) لقب پادشاهان روم و بعضی از کشور های دیگر اروپایی مانند آلمان

کاپ : ( انگلیسی cup ) جام ، فنجان ، پیمانه ، کاسه

کاغذ : ( از چینی ) مادّه ای که از خمیر سلولزی یا چوب بعضی گیاهان به صورت ورقه های نازک شکل پذیر ساخته می شود . در قدیم این کلمه را به صورت : کاغد » هم می نوشتند . تسای لون، دانشمند چینی ، با تقلید از زنبور عسل به اختراع کاغذ نائل آمد

کامپیوتر : ( انگلیسی computer ) رایانه

کامیون : ( فرانسوی camion ) خود روی باربری بزرگ که قسمت بار آن ثابت است

کُد : ( انگلیسی code ) رمز ، شناسه

کَژال : ( کُردی ) غزال ، نام دختران

کلاس : ( فرانسوی classe ) اتاق درس ، جلسه ی درس ، مکانی برای آموزش

کلید : ( یونانی ) وسیله ای بستن یا بازکردن قفل

کلینیک : ( فرانسوی clinique ) درمانگاه

کمک : ( ترکی ) انجام کاری برای دیگری بدون چشم داشت مزد

کمیته : ( فرانسوی comite ) گروهی که مأمور رسیدگی ، پژوهش ، اقدام ، یا تهیه گزارش در مورد موضوعی است .

کوپه : ( روسی )‌هر یک از اتاق های مخصوص مسافران در قطار های مسافربری

کیلومتر : ( فرانسوی kilometre ) واحد اندازه گیری برابر هزار متر

گاز : ( فرانسوی gaz ) حالتی از مادّه ، گاز دادن : فشار دادن پدال گاز

گالِش : ( فرانسوی galoche ) نوعی کفش لاستیکی

لاستیک : ( از فرانسوی elastique ) مادّه ای که از کائوچو درست می شود

لغت : ( از یونانی logos به معنی کلمه) واژه  ، زبان ؛ بعضی صرفیون می گویند در اصل : لَغَوَ » بوده است که « واو » حذف شده و در عوض « ت » به آخر اضافه شده است .

لوستر : ( فرانسوی lustre) نوعی چراغ سقفی که حباب آن تزیینی است . این کلمه هم مثل « تمبر » سه صامت کنار هم آمده است ، بنابر این آن را « لوستِر » تلفظ می کنند

لیسانس : ( فرانسوی licence ) درجه ی فارغ التحصیلی از دوره ی اول دانشگاه که معمولاً دوره ی آن چهارسال است ، پروانه ، جواز ، گواهی نامه

ماشین : ( از فرانسوی ) دستگاهی که به وسیله ی موتور یا دینام ، یا بدون آن به حرکت در می آید ، اتومبیل

مُدل : ( فرانسوی modele ) نمونه ، سرمشق

مریم : ( عبری ) مادر عیسی

مَغازه : ( از فرانسوی magazin ) از عربی « مخزن » دکان بزرگ

موتور :(  فرانسوی moteur انگلیسی motor ) دستگاهی که سبب به کار انداختن و تولید ماشین می شود

موزه : ( فرانسوی musee ) محلّ حفظ و نمایش آثار هنری و باستانی و مجموعه های مختلف

موکت : moket ( فرانسوی moquette) فرشینه ، نوعی کف پوش

موسی : ( عبری ) مرکّب از دو کلمه 1- « مو » به معنی « آب » و « سا » به معنی « درخت » وقتی مادر موسی او را به آب انداخت او را در زیر درخت یافتند

موسیقی : ( معرّب از یونانی ) هنر مرتب کردن اصوات با قواعد معیّن

مِهر : ( سانسکریت ) محبت ، دوستی

میز : ( مغولی ) وسیله ی پایه دار با رویه ای مسطح

میلیون : ( فرانسوی million ) هزار هزار

نقره : ( سُغدی ) فلزی است درخشنده، براق و صیقل پذیر

واگن / واگون : ( فرانسوی vagon) وسیله ی نقلیه ای که روی ریل قرار دارد

ویرگول : ( فرانسوی virgule ) کاما ، به فارسی « درنگ  نما »

یقه : ( ترکی ) یخه، قسمتی از لباس که در دور گردن قرار می گیرد ، گریبان

یواش : ( ترکی ) آهسته

یوسف : ( عبری yosaff) افزون کننده ، خشم کننده

یونسکو : ( انگلیسی unesco) سازمان علمی ، فرهنگی و تربیتی وابسته به سازمان ملل متّحد

نظرات  (۳)

Oh my gosh - those fuzzy teddies. I LOVED them. I don't think I even took them out of their packet. Thanks for the total flashback. Seems like those little bears might be shaping up to be the poe-irtchsldren of 80s stickers!
۱۰ آبان ۹۵ ، ۰۰:۳۳ http://cheapcialisable.men/
CTV has their Queen, Lisa LaPhlegm, reporting from Chile. She must think her microphone isn’t working, her shouting is so shrill have to turn down the volume every time.Wonderful to watch all those miners coming out, as close to a miracle as it gets to have all those men rescued and in such good condition.
۱۵ آبان ۹۵ ، ۰۱:۲۷ car insurance quotes online
TheFendt312vario / 30. Januar 2012Umtauschen garantie !Ich habe ihn mir heute auch gekauft und muss sagen das ist wirklich der hammer. Wobei ich es echt scheisse finde das er ne neue aufnahme für frontladeranbeugeräte hat da hab ich mir gleich enn Adapter gebaut Antworten

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
l>